فرهنگ ایمنی
( نیاز به ایمنی )
نظریه ابراهام مزلو :
به اعتقاد ابراهام مزلو نیاز های انسان به پنج دسته اصلی و سلسله مراتبی تقسیم بندی می شوند که از سطح پایین هرم مزلو یعنی نیازهای فیزیثولوژیکی آغاز و به بالاترین سطح آن یعنی خودشکوفایی خواهد رسید.
آیا سازمان ما فرهنگ ایمنی دارد ؟
نردبان فرهنگ ایمنی
اگر تصمیم داریم سطح فرهنگ HSE خود و سازمان خود را ارزیابی و درک کنیم ، یکی از روشهای مفید استفاده از ” نردبان فرهنگ ایمنی ” است . در این روش ، هر مرحله خصوصیات خاص به خود را دارد و همچنین در راستا و امتداد مرحله قبل می باشد . در واقع این نردبان به ما نشان می دهد که سازمان از نظر سطح فرهنگ HSE در چه مرحله ای قرار گرفته است و زمان رسیدن به مرحله بعدی چه زمانی خواهد بود .
” نردبان فرهنگ ایمنی ” دارای پنج پله می باشد.
که عبارتند از :
بیمار گونه (Pathological)
واکنشی (Reactive)
حسابگر (Calculative)
پیشگیرانه (Proactive)
خلاقانه (Generative)
در این مرحله به شرح هر پله به طور خلاصه می پردازیم :
بیمارگونه :
در این پله افراد (کارکنان) نسبت به مسائل مربوط به ایمنی ، بهداشت و محیط زیست بی تفاوت بوده و تنها به پیروی کردن از قوانین اکتفا می کنند . در این سطح درک درستی از HSE وجود نخواهد داشت .
واکنشی :
در این پله تنها پس از رخداد حوادث به موضوعات مرتبط به HSE اهمیت داده می شود . در این سطح از فرهنگ HSE معمولا با جملاتی شبیه به موارد زیر مواجه خواهید شد ؛
- این کار ، کار خطرناکی است .
- باید مراقب بود .
حسابگر :
در این پله واحدی به نام HSE در سازمان مستقر شده است و موضوعات مرتبط با آن جدی گرفته می شود . به علت همین جدیت در موضوعات مربوط بهHSE ، تمرکز افراد روی آمار و ارقام است . در این مرحله اقدام به جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها می گردد . همچنین بازرسی ها و ممیزی ها در این مرحله اتفاق می افتد . اما در این پله همچنان شاهد رخداد حوادث و تعجب سازمان از این موضوع خواهیم بود .
پیشگیرانه :
در این پله ، سازمان برای مدیریت کردن مباحث مربوط به HSE ، تنها بر پایه رخدادهای گذشته عمل نخواهد کرد . این مرحله با تاکید بر پیشگیری از وقوع رخدادها و حوادث تکرار شونده و همچنین رفع ایرادات ممکن جهت پیشگیری از رخداد حوادث در آینده ، همراه است . در این مرحله شاهد مشارکت کارکنان در موضوعات HSE خواهیم بود و به همین دلیل تعداد کارکنان مشاغل در واحد HSE کاهش یافته و ایشان بیشتر در نقش مشاور ظاهر می شوند . با پیشرفت در این مرحله سطح مسئولیت پذیری افراد نیز افزایش خواهد یافت .
خلاقانه :
در فرهنگ خلاقانه سازمان ها دارای استاندارد های بسیار پیشرفته ، سطح بالا و سختگیرانه می باشند و تلاش می کنند حتی فراتر از سطح الزامات استانداردها عمل نمایند . در این مرحله نگرش سازمان در مواجهه با بروز نقص های احتمالی ، رفع نواقص و رسیدن به بهبود مستمر می باشد و از سرزنش و تنبیه خبری نیست . در این سازمان ها ، انتظار مدیران انجام کار به شکل صحیح تر و بهتر نسبت به گذشته است . در این سطح میان کارکنان و مدیران احترام و اعتماد متقابل وجود داشته و مدیران از این قضیه اطلاع دارند و کارکنان مسایل خود را به راحتی با مدیران مطرح می کنند .