می توان مدیریت استراتژیک را بدین گونه تعریف کرد: هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفهای چندگانه که سازمان را قادر میسازد به هدفهای بلند مدت خود دست یابد. همان گونه که از این تعریف استنباط میشود در مدیریت استراتژیک برای کسب موفقیت سازمانی بر چندین عامل تأکید میشود: هماهنگ کردن مدیریت، بازاریابی، امور مالی (حسابداری)، تولید (عملیات)، تحقیق و توسعه و سیستمهای اطلاعات رایانه ای. در بسیاری از داشنگاهها و دانشکدهها، عبارت «مدیریت استراتژیک» را مترادف با «سیاستهاری بازرگانی» میدانند که دربرگیرنده همه مطالب درسها و واحدهایی است که دانشجویان با دوره مدیریت بازرگانی میگذرانند. به عنوان آخرین درس مهم این رشته تلقی میشود.
آخرین اخبار
لینک های مفید
برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی است که طی آن مدیران ارشد اجرایی و عملیاتی برنامه ریزی استراتژیک سازمان را طراحی می کنند. مهمترین ویژگی این فرآیند در ماهیت کار گروهی آن نهفته است. زیرا در قالب چنین فرآیند و کارگروهی است که اعتقاد و باور به استراتژی سازمان شکل می گیرد و افراد درگیر در این فرآیند، احساس تعلق و مالکیت نسبت به آن پیدا می کنند. بعلاوه چنین فرآیندی باعث تسهیل مرحله استقرار استراتژی سازمان می گردد.
استراتژی را به اعتبار معنی کلمه می توان سوق دادن، گسیل داشتن، فرستادن، بردن و پاییدن بیان داشت. گمان می رود این کلمه عطف به دانش و هنر یک ژنرال قدیمی یونانی به نام استراتگوس ( Strategos ) به کار برده شده است. در بعضی از منابع لاتین ، استراتژی از مفهوم استرتیوم یا Stratum و به معنای راه و مسیر بیان شده است. علی رغم اختلاف در ریشه کلمه با یک نگرش کلی می توان گفت : هر دو تعریف مفاهیم مشترکی را در بر دارند که این نکته نشان دهنده صحت و اتفاق آن است.