شرکتها و بنگاههای پیشرو، ارگونومی را در تمامی فرآیندهای کاری در نظر میگیرند. وزارت کار و صنایع آمریکا با مطالعهی ۲۵۰ مورد به این نتیجه رسید که ارگونومی در کاهش هزینهها، افزایش بهرهوری، کیفیت محصول و به طور کلی تأمین اهداف شرکتها مؤثر است.
محیط کار ارگونومیک قطعا بهرهوری کارکنان را افزایش میدهد. اما منظور از ارگونومی در محیط کار چیزی فراتر از چیدمان صندلیها و استفاده از صفحهکلید مناسب است. محیط کار ارگونومیک نه تنها بهرهوری را افزایش میدهد بلکه آسایش بیشتری برای کارکنان فراهم و روحیهشان را تقویت میکند. در مقابل کارکنان سالم و باروحیه بهتر کار میکنند. این چرخهی به هم پیوستهی پیشرفت و همافزایی، مشخصهی اصلی ارگونومی خوب و اثرگذار است.
بسیاری از عناصر ارگونومیک که تأثیر مستقیم بر بهرهوری، راحتی و روحیهی کارکنان دارند، به آسانی و با هزینهای اندک قابل تنظیم و پیادهسازی هستند. در ادامه با این عناصر آشنا میشوید.
علاقه مندی
گفتیم که ارگونومی به بیانی ایجاد همخوانی بین کار و کارگرست. این تناسب با استفاده از ابزارهای تخصصی و سیستمهای کارآمد ایجاد میشود اما مهمترین عامل بهرهوری علاقهمندی است؛ یعنی کارگر (کارمند یا…) از نظر ذهنی پذیرای کار (شغل، وظیفه و…) مورد نظر باشد.
شما در چه کاری مهارت دارید؟ انجام چه کاری را دوست دارید؟ در انجام کدام یک از کارهای موردعلاقهتان مهارت دارید؟ این، همان کاری است که با بیشترین بهرهوری انجام میدهید. ایجاد هماهنگی بین علاقهمندیهای افراد با وظایف کاریشان تأثیر شگرفی بر روحیه و بهرهوری آنها دارد. این مفهوم توجه روزافزونی را در مدیریت، ارگونومی و مهندسی جلب میکند؛ شرکتها به جای استخدام فردی با مدرک و مهارت بالا به دنبال افرادی هستند که از عهدهی کار بر بیایند و علاقهمند به انجام آن باشند. آموزش چنین فردی سادهتر، احتمال همکاریاش در درازمدت بیشتر و کارش از همان آغاز سازندهتر است.
میزان مهارت
میزان مهارت افراد باید با انتظارات شغلی آنها متناسب باشد. انتظار بیش از اندازه از فرد میزان خطا و اضطراب را افزایش میدهد و آرامش آنها را بر هم میزند. در مقابل کمکاری و عدم استفادهی بهینه از کارکنان بهرهوری را کاهش میدهد.
تخصیص وظایف به افراد تنها بر اساس مهارت آنها روش کارآمدی نیست. در تخصیص وظایف، هم مهارت و هم علاقهمندی فرد باید در نظر گرفته شود. البته گاهی لازم است کاری انجام شود در حالی که هیچکس تمایلی به انجام آن ندارد؛ در چنین مواقعی فردی که توسط مدیران انتخاب میشود باید شرایط را بپذیرد و کاری را که به او محول شده انجام دهد. اما برای آسایش عمومی و حفظ روحیهی افراد، چنین رویهای باید به طور محدود و در زمان مشخص انجام شود تا کارکنان بدانند این روند همیشگی نیست و با پایان این وظیفهی خاص روزهای خوش در انتظارشان است.
محیط پیرامون
در محیط کار ارگونومیک نه تنها ارتباط انسان با محیط (هر آنچه مستقیما با آنها در تماس هستید) بلکه اثر روانشناختی محیط بر انسان نیز مورد توجه قرار میگیرد. از میان عناصر فیزیکی محیط کار، نور، دما و مبلمان بیشترین تاثیر را بر انسان دارند. کار در دمای مناسب تاثیر ۱۰ تا ۱۵ درصدی روی بهرهوری دارد. شدت نور، جهت آن، رنگ و منبع آن ممکن است باعث خستگی چشم شوند یا برعکس از فشار آن بکاهند.
بوهای ناخوشایند، تند یا مصنوعی ممکن است مانعی برای بهتر کار کردن باشند. یک عنصر اغلب فراموش شده در ارگونومی محیط کار، صداست که حتی ممکن است امکان کار کردن را از شما بگیرد. جنس کف و دیوارها اگرچه درجهی اهمیت کمتری دارند، در القای حس مثبت یا منفی مؤثرند. به طور کلی هر چیزی که احساسات شما را تحت تأثیر قرار میدهد، باید در نظر گرفته شود.
در کنار همهی این موارد، همکاران و کسانی که اتاق کارتان را با آنها شریک هستید نقش مهمی در سلامتی و آسایش شما دارند به ویژه اگر حرف و حدیثها و شایعات کاری به بیرون از آبدارخانه درز کنند. تناقضها و اختلافات شخصیتی میتوانند آسایشتان را سلب، روحیهتان را خراب و بهرهوری را نابود کنند.
مبلمان
مبلمان به ویژه در محیط کار، حلقهی اتصال ابزار و لوازم با محیط است. میز کار اهمیت زیادی دارد و ارتفاع، عمق، شکل و حتی رنگ آن بر کاری که میکنید و احساسی که دارید، تأثیرگذار است. به عنوان یک پشت میز نشین، احتمالا از عضلات خلفیتان بیشترین کار را میکشید! صندلی مناسب و ارگونومیک عنصر اساسی در محل کار است و نقش مهمی در سلامتی و راحتی شما دارد. پس مطمئین شوید که صندلیتان در خدمت شماست و نه باعث زحمتتان!
ابزار ارگونومیک
هستهی ارگونومی انتخاب ابزار درست برای کار درست و تلاش برای ایجاد تناسب بین کار و کارگر، دستکم از بعد فیزیکی است.
برای این کار، نخست وظایف را تحلیل کنید. با این کار ابزار ارتباطی بین انسان و ماشین، ابزار مورد نیاز و کاری که با آنها انجام میشود، شناسایی میشوند. در نتیجهی این فرآیند مشخص میشود چه چیزهایی به انجام آسانتر و سریعتر کارها و با خستگی کمتر کمک میکنند.
رایانه، نمایشگر، صفحهکلید و ماوس رایجترین ابزار کار در محیطهای کار هستند بنابراین ارگونومیک بودن آنها و چیدمانشان اهمیت بیشتری دارد. همچنین سایر ابزاری که ساعات طولانی با آنها کار میکنید مانند تلفن باید ارگونومیک باشند. میزان تناسب این ابزار با سازوکار طبیعی بدن در استفادهی کارآمد آنها مؤثر است.
حرکات (مکانیک) بدن
موضوع مکانیک یا حرکتهای بدنی در طراحی ارگونومی محیط کار کمی پیچیده است. در هر فعالیتی برخی حرکات پیوسته تکرار میشوند، این حرکات باید آسان باشند و تکرار مداومشان ایجاد آسیب نکند. اما مشکل اینجاست که برخی حرکات را به قدری در حین کار تکرار میکنید که در نهایت دچار آسیب خواهید شد و تهیهی ابزار ارگونومیک فقط آسیبدیدگی را به تعویق میاندازد.
در حین کار دفتری نشستن، تایپ کردن، کار با ماوس و تلفن بیشترین زمان را به خود اختصاص میدهند. بدون هیچ اما و اگر و بهانهتراشی، باید تا جایی که امکان دارد از نشستن اجتناب کنید. نشستن طولانیمدت آسیبزاست پس دستکم سعی کنید وضعیت نشستنتان درست باشد.
قدم زدن، استراحت در حین کار و ابزارهای پشتیبان ارگونومیک، انجام کارها را امنتر و از سلامتی و بهرهوریتان مراقب میکنند.
پاداش
پاداش به طور مستقیم یک عامل ارگونومیک محسوب نمیشود اما نقش مهمی در ارزیابی روانی از ارزش خود و کاری که انجام میدهید، دارد. اگر احساس کنید کارتان بیارزش است یا کسی آن را ارج نمیدهد، روحیهی کاری و بهرهوریتان تحت تأثیر قرار میگیرد. احساسی که نسبت به خودتان دارید مهمترین عامل در بهرهوری شماست و پاداش فارغ از اینکه به چه شکلی باشد، نقش مهمی در این برداشت دارد.
آیا ارگونومی ارزش صرف هزینه دارد؟
ارگونومیِ درست، ارزش هر ثانیه و هر ریالی را که صرف میکنید، دارد. شواهد علمی بسیاری در تاییدِ صرفهی اقتصادیِ ایجاد و توسعهی ارگونومی خوب وجود دارد. افزایش بهرهوری کارکنان در قرن گذشته تا حد زیادی ناشی از افزایش سطح تحصیلات و نیز ارگونومی بوده است. شرکتها افزایش سهم بازار محصولات جدیدشان را که محصول خلق تجربهای دلپذیر برای مشتری است، مدیون ارگونومی خوب هستند. کاهش اتکا به مهارت افراد برای انجام کارها نتیجهی آسانتر شدن وظایف و یکی از محصولات ارگونومی خوب است.
طراحی ضعیف و ناکارآمد محصول و سیستم تولید افراد را خیلی زود خسته میکند. ارگونومی غلط نه تنها بهرهوری بلکه روحیه و اشتیاقتان را برای کار کردن از بین میبرد. در مقابل ابزار و روشهای ابتکاری نو که افراد هر طور که بخواهند میتوانند از آنها استفاده کنند و زندگی را بهتر میکنند، به شما حس سرخوشی میدهد! با وجود چنین اثر روانشناختی عمیقی، آیا هزینههای احتمالی منطقی به نظر نمیرسند؟ با چنین ابزار و روشهایی مشتریان را برای همیشه مال خود میکنید.
اگر باورش برایتان سخت است به آخرین باری فکر کنید که در یک رستوران سرویس بدی به شما دادند؛ حتی غذای فوقالعادهاش هم باعث نمیشود دوباره به آنجا بروید چون تجربهی ناخوشایند ناشی از محیط و افراد اثر همهی نکات مثبت را از بین برده است.
شاید بگویید این ربطی به ارگونومی ندارد اما اشتباه میکنید. این همهاش ارگونومی است! موفقیت یک سیستم یا روند به عنوان یک مجموعه، در گروِ واسط ها و کانالهای ارتباطی میان محصول و مصرفکننده است. رضایت مصرفکننده از واسط ها و میزان کارایی و دقت آنها در انجام وظایفشان، همگی عوامل ارگونومیک هستند.
برای دستیابی به ارگونومی خوب، باید بدانید چه میخواهید؛ کدام رنگ، شکل، طرح، اندازه و… برای شما مناسبتر است. بهتر است پیش از پیادهسازی نهایی، یک طرح آزمایشی را امتحان کنید به ویژه اگر قرار است هزینه بالایی برای آن بپردازید. انتظارِ سادهتر شدن کارها حق طبیعی شماست و باید محقق شود. فراموش نکنید که ارگونومیِ جادویی که برای همه کس و در همه جا کارراهانداز باشد وجود ندارد! اگر کسی از ارگونومی فوقالعادهاش تعریف کرد، دلیل نمیشود که آن ارگونومی برای شما هم مناسب باشد. ارگونومی یک چیز شخصی است؛ شما باید ویژگیهای فیزیکیتان، ماهیت کارتان و عادتهایتان را بشناسید و ببینید آیا همه چیز با شما و شرایط پیرامون شما همخوانی دارد یا نه.
گاهی در بعضی موارد آموزش ضروری است. این لزوما به معنای ارگونومی بد نیست فقط نشاندهنده پیچیدگی اجتنابناپذیر برخی چیزهاست. در این مواقع باید این نکات را در نظر بگیرید:
- چقدر آموزش لازم است؟
- چقدر هزینه برای آموزش لازم است؟
- اگر آموزش قطع شود، از سرگیری آن چقدر دشوار خواهد بود؟
- آیا مزیت (های) آن به صرف این هزینه و تلاش میارزد؟
اما باید بدانید که برای دستیابی به بهترین نتیجه باید هر چه زودتر اقدام کنید. ۹۵ درصد منابع تدارکاتی (لجستیک) شما باید صرف ۱۰ درصدِ آغازین چرخهی زندگی پروژه شود. به عبارتی اگر از همان آغاز به شکلی کارآمد عمل کنید، بیشترین بهره را از چرخهی تولید محصول یا خدمت میبرید. در مقابل هر چه این کار را بیشتر به تأخیر بیندازید، هزینهی بیشتری برای خود میتراشید و هنگامی که هزینهی این کار سرسامآور بشود، افراد کمی تمایل به انجام اقدامات لازم خواهند داشت.
https://www.chetor.com/